خزاز قمی، علی بن محمد
منابع : ستارگان حرم شماره 9 
نام هاي ديگر : علیّ بن محمد خزّاز رازی - علیّ بن محمد خزاز
قرن : قرن5
آثار : الایضاح فی اصول الدی - الاحكام الشرعیة علی مذهب الامامیة - كفایة الاثر فی النص علی ائمة الاثنی عشر

حوزه قم، در بستر تاریخ خود، همواره شاهد خیزش دانشوران بزرگی بوده كه با سلاح قلم و خلق تألیفات ارزشمند، به مبارزه با كج اندیشی ها و انحراف ها بر خاسته اند.

بنابر این شناساندن ستارگان این خطّه به نسل جوان ارزش بسیاری دارد. در این نوشتار با یكی از بزرگان به نام علیّ بن محمّد خزاز قمی آشنا می شوید.

خزاز قّمی

یكی از دانشوران فرزانه و محدّثان و فقیهان قم، علیّ بن محمد خزّاز قمی است. این دانشمند نامدار، در حدود نیمه دوّم سده چهارم و اوائل سده پنجم هجری می زیست. به هنگام تولّد، نامش را علی نهادند. نامی كه حكایتگر دلبستگی خاندان او، به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. كنیه اش ابوالقاسم می باشد و لقب معروف او خزّاز ، و منسوب به قم و ری. بر همین اساس برخی او را قمی رازی نامیده اند ؛ البته بیشتر تراجم نویسان او را تنها قمی خوانده اند. همان گونه كه یكی از بزرگان عصر گفته است ؛ از آن رو كه زادگاه او در شهر قم بود، ولی وی برای كسب دانش

صفحه 84

حدیث به شهر ری رفت و در آنجا رحل اقامت افكند.(1)

ولادت

تاریخ دقیق طلوع این ستاره تابنك شیعه، در هاله ای از ابهام قرار دارد.

امّا با نظر به دوران حیات استادان وی، همانند شیخ صدوق متوفای 381 قمری، و ابن عیّاش جوهری متوفی 401 قمری و ابوالمفضّل شیبانی متوفای 387 قمری، می توان گفت كه این محدّث فرزانه، تقریباً در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری پا به عرصه وجود نهاده است.(2)

از منظر صاحب نظران

بعد از تتبّع فراوان همراه با ژرف اندیشی این نكته به دست می آید كه علی بن محمّد خزّاز قمی، در جمع شكوهمند فرهیختگان برجسته تاریخ حدیث، فقه و كلام شیعه، موقعیت ممتازی را داراست. تمامی تراجم نگاران شیعه او را با زیباترین بیان ها ستوده اند و مقام بلند دانش وی را بزرگ داشته اند. اینك رشته قلم را به دست این بزرگان می سپاریم و از این منظر نیز عظمت وی را به تماشا می نشینیم.

برجسته ترین تراجم نویس تاریخ شیعه، نجّاشی، می گوید: علی بن محمّد خزاز یكی از چهره های نامی و موثّق دانشمندان شیعه است. او در روزگار خود فقیه بلند مرتبه ای بود.(3)

شیخ طوسی نیز می نویسد: خزاز رازی، متكلمّی بلند مرتبه كه در دانش كلام كتاب ها تألیف كرد، به علم فقه هم گرایش و دلبستگی فراوانی داشت. او در شهر ری می زیست و در همانجا بدرود حیات گفت.(4)

علامه حلّی می نگارد: خزّاز قمی یكی از دانشمندان فقیه و موثق است.(5)

صفحه 85

علامه مجلسی هم آورده است: شیخ سعادتمند علی بن محمّد خزّار قّمی،(6)...

كتاب كفایة الاثر از او، كتابی است كه مانند آن در زمینه امامت تألیف نشده، و این اثر بهترین نشانه برفضل و كمال و وثاقت و دیانت مؤلف اوست.(7)

صاحب وسائل الشیعه با این تعبیر از او یاد كرده است: دانشور نامدار و راستگو، علی بن محمد خزاز قمی.(8)

علامه وحید بهبهانی در وصف اثر وی نگاشته است: كتاب كفایة الاثر، در كمال خوبی و متانت نوشته شده و از تحقیقات خود مؤلف دراین نوشتار به دست می آید كه این شخصیّت بزرگوار در كمال فضل و دانش قرار داشته است.(9)

میرزا محمد باقر خوانساری نیز آورده ؛ خزّار قمی یكی از شخصیّت های سترگ و برجسته شیعه است.(10)

تعبیر شیخ عباس قمی هم چنین است: علی بن محمّد خزّاز كه قمی هم به او گفته می شود، از قدما و پیشروان شیعه است.(11)

استادان

علی بن محمّد قمی، توفیق زیستن در روزگاری را داشت كه در جای جای جهان اسلام، دانشوران برجسته ای را در دامن خود پرورده بود، و پایه های دین به وجود آنان ثبات و استقرار می یافت. عطش حكمت و دانش، دل و جان این بزرگوار را گداخته بود، و او برای این كه جان خویش را از جام آن زلال معرفت سیراب كند، در نزد استادان برجسته حدیث و فقه حاضر شد و از خرمن انبوه دانش آنان توشه ها برگرفت. آن طور كه از بررسی اثر گرانسنگ او به دست می آید، وی از استادان زیادی كسب فیض كرده است. در اینجا به شاخص ترین و برجسته ترین اساتید ایشان اشاره می كنیم.

1 - مشهورترین استادش، محمّد بن علی بن بابویه قمی، معروف به « شیخ

صفحه 86

صدوق» است. بدون تردید او یكی از مفاخر برگزیده شیعه بلكه جهان اسلام می باشد. نیاز به معرّفی ندارد. چونان كه آفتاب آید دلیل آفتاب. این استاد بزرگوار حدیث و فقه شیعه با خلق آثار گران بهائی در زمینه حدیث و فقه، حقّ بس سترگی بر عهده دانشمندان بعد از خود به جای گذارد.

او در سال 381 قمری در شهر ری بدرود حیات گفت و جان عرشی او از عالم خكی بسوی عرش الهی پر كشید.وی نزدیك مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری به خك سپرده شد، قبر او از روزگاران دور تا زمان ما و تا هنگامی كه این خك و افلك موجود است. محلّ توجه مؤمنان راستین خواهد بود.(12)

2 - محمّد بن عبدالله، معروف به ابوالمفضّل شیبانی:(13)

شیبانی یكی از روایتگران برجسته شیعه است كه شاگرد بزرگوارش، خزّاز قمی، در جای جای اثرگرانسنگ خود، كفایة الاثر، از این استاد مسلم حدیث، روایت نقل می كند و با دیده احترام به او می نگرد در موارد بسیاری بعد از ذكر نام او می گوید: «رحمه الله»

نجاشی می گوید:«شیبانی تشنه روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود. وی در همین راستا، به سفرهای بسیاری اقدام كرد و عمر خویش را در همین مسیر به پایان رسانید او اهل كوفه بود. در ابتدای حیات مورد اطمینان و اعتماد بود، اما در اواخر عمر دچار اضطراب و لغزش شد.» تا اینكه می نویسد:«خود من او را دیدم و از او روایات زیادی را شنیدم، ولی از خود او بدون واسطه نقل نمی كنم.»(14) علامه محقّق، آقا بزرگ تهرانی می گوید: «اینكه نجاشی بدون واسطه از شیبانی روایت نمی كند، نه برای این است كه بر او اعتماد ندارد ؛ بلكه چون تولّد نجاشی در سال 372 قمری است و استادش ابوالمفضّل در سال 387 از دنیا رحلت كرد. در این هنگام نجاشی 15 ساله بوده. چون در كودكی اخبار را فرا گرفته، از جهت اینكه احتیاط كرده باشد، و اینكه

صفحه 87

شاید در فراگیری روایات اشتباهی رخ داده باشد، با واسطه از او روایت می كند.»(15)

شیخ طوسی می گوید: «شیبانی بسیار روایت نقل می كرد. حافظه قویّ و نیرومندی داشت. البته بعضی از عالمان شیعه او را ضعیف شمرده اند.»(16)

3 - احمد بن محمد بن حسن جوهری، مشهور به «ابن عیّاش» ؛(17)

ابن عیّاش درزمره دانشوران پر آوازه شیعه است. شیخ طوسی درباره او می گوید: «جوهری روایات فراوانی را شنید و فرا گرفت و در نشر حدیث كوشش بسیار نمود؛ ولی در آخر عمرش دچار نوعی اختلال شد. پدر و جدّش از بزرگان بغداد بودند. كتاب های زیادی دارد كه معروفترین آنها مقتضب الاثر فی الائمة الاثنی عشر است. وی در سال 401 هجری قمری رخ در نقاب خك كشید.»(18)

نجاشی هم می نویسد:«در آخر عمر دچار اضطراب شد و كتاب هائی هم تألیف كرد. من خودم او را دیدم با من و پدرم روابط دوستانه ای داشت و از او روایات فراوانی را شنیدم.

او یكی از مردان دانش طلب و فرهیخته بود. و گاهی شعرهای جالب و زیبائی می سرود. خطّ بسیار زیبائی هم داشت. خداوند او را رحمت كند و با او مدارا نماید ؛ «ولی چون جمعی از عالمان شیعه روی خوش به او نشان نمی دهند، از او روایتی نقل نمی كنم.»(19)

4 - محمد بن وهبان بصری:(20)

نجاشی درباره اش چنین می نگارد:«ابوعبدالله دبیلی، سكن بصره، از دانشوران نامدار و موثقّ شیعه است. روایاتی كه او نقل می كند بسیار جالب و بدون اشتباه و لغزش است.»(21)

5 - حسین بن محمد بن سعید خزاعی:(22)

6 - علی بن حسین بن منده:(23) وحید بهبهانی در عظمت او می گوید: «خزاز

صفحه 88

قمی در اثر گرانقدر خود، از این دانشمند روایات بسیاری نقل نموده و از او تمجید كرده است. این نشان از بزرگی ابن منده دارد. وی از لحاظ مرتبت ردیف شیخ صدوق(ره) می باشد.»(24)

شاگردان

با این كه خزاز قمی از نخبگان عالمان شیعه است، و طبعاً باید گروه زیادی از سرچشمه دانش او بهره برده باشند ؛ ولی در كتاب های تراجم تنها به نام اندكی از شاگردان حدیثی وی اشاره شده است: ابوالبركات علی بن حسین جوزی ؛ محمد بن حسین بن سعید قمی كه در شهر بغداد می زیست؛ و محمد بن ابی الحسن بن عبدالصمد القمی.(25)

آثار

بر هیچ خردمندی پوشیده نیست كه كتاب از بهترین میراث های فرهنگ بشری است. كتاب می تواند اندیشه ها و آرای اشخاص یا گروه ها را جاودانه كند. و بر همین بنیاد عقلانی است كه دین اسلام، این همه بر نوشتن تكید و سفارش می كند. نوشتنی كه در راستای هدایت و رهبری انسان ها به سوی قله های رفیع معنویت و فضائل اخلاقی است.

علی بن محمد قمی با عنایت به اهمیت و نقش تألیف در قلمرو دین، دست به خلق آثاری گران بها، زد و نام و باورهای خویش را بر صفحه تاریخ حك كرد. تراجم نویسان نوشته اند كه این محدث برجسته، در عرصه های گوناگون، كتاب هایی از خود به یادگار گذاشته است.

1 - در دانش استدلالی حكام: الایضاح فی اصول الدین،(26) البته امروزه ما، از

صفحه 89

سرنوشت این كتاب اطلاعی در دست نداریم.

2 - در مسائل فقهی: الاحكام الشرعیة علی مذهب الامامیة.(27)

گویا این كتاب نیز همانند الایضاح - همچون بسیاری از كتاب های دیگری كه عالمان شیعه تألیف كردند - در كشكش مبارزات سیاسی علیه مذهب اهل بیت(ع) از بین رفته است و اثری از آنها در دست نیست.

3 - در مبحث مهم رهبری معصوم(ع) در جامعه دینی: كفایة الاثر فی النص علی ائمة الاثنی عشر.(28)

شاید بتوان گفت كه این اثر از بهترین و مهمترین تألیفات خزاز قمی است، كتابی كه به مدرك و مأخذ عمده دو كتاب معروف شیعه تبدیل شده است:بحارالانوار و وسائل الشیعه .(29) پیش از این سخن علامه مجلسی را در این باره آوردیم كه: «همانند این كتاب درزمینه امامت تا كنون تألیف نشده است.»(30)

وی در این كتاب تلاش می كند تا با دلائل روشن و غیر قابل انكار حقانیت امامت امامان شیعه از بعد از رحلت رسول كرم(ص) را اثبات كند و البته در این هدف والای خویش نیز نردبان توفیق را تا اوج پیموده است. او در مطلع كتابش، راز و رمز این تلاش مقّدس را چنین می نگارد: آنچه انگیزه شد تا من در جهت نوشتن این كتاب گام بردارم، این بود كه مشاهده كردم گروهی از عوامّ بلكه خواصّ شیعه، در مسئله نصّ و دلیل قطعی بر امامت امامان معصوم، دچار نوعی تحیّرند و شبهه افكنی های گروه معتزله از اهل سنّت، آنها را سر در گم كرده است و كار به جائی رسیده كه بعضی از علاقه مندان به خاندان پیامبر كرم(ص) می گویند از صحابه پیامبر، و حتی از خود امامان(ع) نیز دلیلی بر این باور شیعه نداریم. چون چنین انحراف و كتمان حقیقت را دیدیم، دامن همت به كمر بستم تا حقایق را روشن و شك و شبهه مخالفین را بر طرف كنم. این اقدام را فقط برای خشنودی پروردگار عالم و تقرّب به رسول الله(ص) و

صفحه 90

امامان(ع) انجام دادم.(31)

شبهه افكنی معتزله

یكی از محكمترین باورهای شیعه، در مبحث امامت و رهبری معصومین، بعد از رحلت رسول كرم(ص) این اندیشه ژرف است كه از جانب رسول كرم(ص)، حضرت امیرالمؤمنین(ع) و یازده فرزند او، به عنوان رهبران و امامان امّت تعیین شدند. پیامبر كرم(ص) در مكه و مدینه، به دستور خداوند متعال، بارها و بارها مسئله جانشینی علی و فرزندان او را با امّت مطرح فرمود، به ویژه در حادثه شكوهمند غدیرخم، كه رسماً در حضور جمعیّت انبوهی علی را به عنوان خلیفه و امام بعد از خود به مردم معرفی كرد ؛ ولی با كمال تأسف این توصیه ها و دستورات رسول كرم، نه تنها مقبول كوردلان ریاست طلب و تشنگان قدرت قرار نگرفت، بلكه آنها به خاندان علی(ع) نیز پشت كردند و زمام خلافت را به نا اهلان سپردند. با گذشت زمان آن دلائل روشنی را كه شیعه بر حقانیت رهبری حضرت علی(ع) مطرح می كرد، مورد بی مهری قرار دادند.

یكی از گروه های اهل سنّت بنام معتزله ضمن اینكه به ظاهر بر این باور است كه: حضرت علی(ع) از تمام صحابه پیامبر(ص) با فضیلت تر است، فضل هیچ یك از آنها به پایه شأن و منزلت حضرت علی(ع) نمی رسد ؛ اما دلائل و نصوصی كه از رسول الله(ص) بر خلافت علی(ع) نقل شده بود را نیز پذیرفت و آنها را تفسیر و توجیه كرد كه معنای این نصوص این نیست كه خلافت و امامت جامعه اسلامی بعد از رسول كرم(ص) مختص علی(ع) و حق مسلم اوست ؛ بلكه به این معنا است كه علی بن ابی طالب از دیگران برای بر عهده گرفتن رهبری جامعه، شایسته تر است .

اینان با طرح مسئله «افضل و مفضول» گفتند: آری ما هم قبول داریم علی(ع)

صفحه 91

افضل و بهتر از تمام صحابی است؛ ولی برای مصحلتی غیر افضل - ابوبكر - رهبری را به دست گرفت.

طرح این مسائل از یك سو و از سوی دیگر چون حكومت ها در دست مخالفین شیعه بود، و آنان تبلیغات گسترده ای را علیه باورهای شیعه راه انداخته بودند. های و هوی تبلیغات آنها به حدّی شد كه جمعی از معتقدان به امامت را كه اطلاع درستی از تاریخ اسلام نداشتند، دچار لغزش كرد.

در این موقعیّت خزّازقمی به عنوان یك عالم روشن ضمیر، متعهّد و پاسدار مرز عقاید شیعه، دست به سلاح قلم زد و با تألیف كفایة الاثر از باورهای شیعه به دفاع برخاست او در این كتاب به نقل از جمع زیادی از صحابه رسول الله، حقانیت حضرت علی و امامان بعد از او را به زیبایی اثبات كرد، و راه را بر توجیه و تفسیرهای خود خواهانه ارباب اعتزال فرو بست.(32)

او با این كتاب جلو انحرافات و شبهات مخالفین را سدّ كرد.

یادگار ماندگار

كتاب كفایة الاثر به عنایت خداوند متعال، از دست تطاول روزگار، مصون و محفوظ ماند و به نسل های آینده رسیده و راه روشن و ادلّه قطعی شیعه را در مسئله امامت، پایدار و جاودانه كرد.

این اثر به طبع بسیار قدیمی در كتابخانه های نجف و قم موجود بود تا اینكه در طلیعه انقلاب اسلامی ایران با همّت مدیر محترم انتشارات بیدار قم، و تحقیق ارزشمند یكی از محققان حوزه علمیه قم، آقای سید عبداللطیف كوه كمری خوئی ،به صورتی زیبا و وزین به زیور طبع آراسته شد و در دسترس دانش پژوهان حوزه دین پژوهی و امام شناسی قرار گرفت.

صفحه 92

برگ هایی زرین از كفایة الاثر:

تمام روایات این كتاب، ارزنده و اصیل است. ما در اینجا به ذكر چند روایت از آن بسنده می كنیم.

عصمت پیامبر و امامان:

وی با واسطه از ابن عباس روایت می كند كه گفت: از رسول كرم(ص) شنیدم كه به من فرمود: «من و علی و حسن و حسین و نه امام از نسل حسین، پك و معصوم هستیم.»(33)

علی ترازوی حق:

همچنین با واسطه از ابن عباس نقل می كند كه گفت: از رسول كرم(ص) بارها و بارها می شنیدم كه می فرمود: «علی با حق و حقّ با علی است. او پیشوا و خلیفه بعد از من است، هر آن كس به ولایت او چنگ بزند رستگار شده و اهل نجات خواهد بود و هر كس از علی دور شود گمراه و بدبخت خواهد شد.»(34)

اهل بیت ستارگان آسمانی:

با واسطه از ابو سعید خدری آورده است كه او می گوید: از رسول كرم مرتّباً می شنیدم كه می فرمود:«اهل بیت من، مایه امن و امان اهل زمین اند آن گونه كه ستارگان، امان اهل آسمانند.»(35)

ثقلین:

و باز با واسطه از ابو هریره روایت می كند كه گفت: از پیامبر كرم(ص) شنیدم كه می فرمود:«من در میان شما دو گوهر گرانبها و ارزشمند، به یادگار می گذارم .

1) قرآن، كتاب الهی: هر كس از آن پیروی كند، در مسیر هدایت خواهد بود، و هر كس از قرآن دوری كند، به گمراهی خواهد افتاد.

صفحه 93

2) اهل بیت من: شما را به خدا سوگند می دهم كه حرمت و عظمت اهل بیت مرا رعایت كنید.» این را سه مرتبه فرمود.(36)

غروب ستاره

علی بن محمّد خزّاز قمی بعد از تلاش مستمر، در راه استوار ساختن باورهای عمیق ولایتی خویش، و به جای نهادن میراث مكتوبی ارزشمند، در نهایت جان به پیك جان آفرین پك تسلیم كرد و به دیار اولیاء دین بال در كشید.

سال رحلت این شخصیّت سترگ، اطلاع دقیقی در دست نیست. شاید بتوان حدس زد كه این بزرگوار در نیمه اول سده پنجم هجری قمری چشم از جهان فرو بسته باشد،مبنای این سخن این است كه استاد او، ابن عیاش جوهری در سال 401 قمری از دنیا رفت. و نیز علامه تهرانی در اثر ارزشمند خویش، خزّاز قمی را از بزرگان سده پنجم قمری بشمار آورده است، به لحاظ اینكه وی بیشتر حیات علمی خود را در این سده سپری كرد.(37) او در شهر ری وفات یافت و شاید هم در همین شهر سر بر بالین خك نهاده باشد.(38)

پی نوشت ها:

1 - روضات الجنات، ج 2، ص 201؛ اعیان الشیعه، ج 4، ص 313 ؛ رجال، شیخ طوسی، ص 479؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 566؛ امل الامل، ج 2، ص 201 ؛ رجال، نجاشی، ص 191؛ خلاصه، علامه، ص 101، فهرست، طوسی، ص 100 ؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 307؛ مقدمه كفایة الاثر، ص 11؛ به نقل از معادن الجواهر سید محسن امین؛ بحارالانوار، ج 1، ص 29 و 10 ؛ معجم الرجال، ج 8، ص 155 .

2 - اعلام الشیعه فی القرن الخامس، ص 127؛ الذریعه، ج 18، ص 86 و ج 2، ص 489 .

3 - رجال، نجاشی، ص 191، طبع داوری، قم .

4 - فهرست، شیخ طوسی، ص 100 .

5 - خلاصه، ص 101 .

6 - بحارالانوار، ج 1، ص 10، مصادر الكتاب .

7 - بحارالانوار، ج 1، ص 29، قسم المصادر .

8 - وسائل الشیعه، ج 20، ص 40 .

9 - به نقل از تنقیح المقال، ج 2، ص 184 .

10 - روضات الجنات، ج 4، ص 313 .

11 - هدیة الاحباب، ص 131؛ فوائد الرضویه، ص 325؛ الكنی و الالقاب، ج 2، ص 184 .

12 - فهرست، شیخ طوسی، ص 156، ش 695 ؛ نجاشی، ص 286 ؛ كفایة الاثر، در صفحات متعدد؛ روضات الجنات، ج 4، ص 303 ؛ اعلام الشیعه فی القرن الخامس، ص 127 .

13 - اعلام الشیعه، ص 127 ؛ كفایة الاثر در موارد متعدد .

14 - رجال، نجاشی، ص 282 .

15 - الكنی و الالقاب، ج 2، ص 154 .

16 - فهرست، شیخ طوسی، ص 140 .

17 - اعلام الشیعه فی القرن الخامس، ص 127؛ روضات الجنات، ج 4، ص 313 .

18 - فهرست، طوسی، ص 33، شماره 88 .

19 - رجال، نجاشی، ص 63 .

20 - اعلام الشیعه فی القرن الخامس، ص 127؛ و كفایه الاثر در موارد متعدد .

21 - رجال، نجاشی، ص 282 .

22 - كفایة الاثر؛ و اعلام الشیعه، ص 127 .

23 - اعلام الشیعه، ص 127؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 283؛ و كفایة الاثر .

24 - تنقیح المقال، ج 2، ص 283 .

25 - آقا بزرگ تهرانی در اعلام الشیعه: ص 127 و الذریعه، ج 2، ص 489 .

26 و 27 - روضات الجنات، ج 4، ص 314: به نقل از معالم العلماء، ص 71 .

28 - روضات الجنات: به نقل از معالم العلماء، ج 4، ص 313؛ الذریعه؛ ج 18، ص 86 .

29 - بحارالانوار، ج 1، ص 29، قسم المصادر؛ وسائل الشیعه، ج 20، ص 40 .

30 - همان .

31 - كفایة الاثر، طبع سید عبد اللطیف كوه كمره ای، ص 8 .

32 - در مورد عقاید معتزله: نك .

شرح ابن ابی الحدید برنهج البلاغه، ج 1، ص 3 و 7 و ج 6، ص 12 و 13 .

33 - كفایة الاثر، طبع بیدار، ص 18 .

34 - همان، ص 21 .

35 - همان، ص 29 .

36 - همان، ص 87 .

37 - اعلام الشیعه فی القرن الخامس، ص 127 .

38 - فهرست، شیخ طوسی، ص 100 .