تصویری از حرم ضامن آهو
|
چهار ذکر الهی در چهار حالت بحرانی امام صادق (ع) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد! |

۱- پرهیز از فکر و ترسیم صحنههاى محرک در ذهن و خیال. عبدالله ....
به ادامه مطالب برويد.....

در كتابی كه فیلسوف بزرگ، عارف عامل، علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان مقدمهای بر آن نگاشته بود خواندم:
عباس صفوی در شهر اصفهان از همسر خود سخت عصبانی شده و خشمگین میشود، در پی غضب او، دخترش از خانه خارج شده و شب برنمیگردد، خبر بازنگشتن دختر که به شاه میرسد، بر ناموس خود كه از زیبائی خیره كنندهای بهره داشت سخت به وحشت میافتد، ماموران تجسّس در تمام شهر به تكاپو افتاده ولی او را نمىیابند.
دختر به وقت خواب وارد مدرسه طلاّب میشود و از اتفاق به در حجره محمدباقر استرآبادی كه طلبهای جوان و فاضل بود میرود، در حجره را میزند، محمدباقر در را باز میكند، دختر بدون مقدمه وارد حجره شده و به او میگوید از بزرگ زادگان شهرم و خانوادهام صاحب قدرت، اگر در برابر بودنم مقاومت كنی ترا به سیاست سختی دچار میكنم . طلبه جوان از ترس او را جا میدهد، دختر غذا میطلبد، طلبه میگوید جز نان خشك و ماست چیزی ندارم، میگوید بیاور . غذا میخورد و میخوابد.
وسوسه به طلبه جوان حمله میكند، ولی او با پناه بردن به حق دفع وسوسه میكند، آتش غریزه شعله میكشد، او آتش غریزه را با گرفتن تك تك انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش میكند، مأموران تجسّس به وقت صبح گذرشان به مدرسه میافتد، احتمال بودن دختر را در آنجا نمیدادند، ولى دختر از حجره بیرون آمد، چون او را یافتند با صاحب حجره به عالی قاپو منتقل كردند .
عباس صفوی از محمدباقر سئوال میكند دیشب، در برخورد با این چهره زیبا چه كردی؟ وی انگشتان سوخته را نشان میدهد، از طرفى خبر سلامت دختر را از اهل حرم میگیرد، چون از سلامت فرزندش مطلع میشود، بسیار خوشحال میشود، به دختر پیشنهاد ازدواج با آن طلبه را میدهد، دختر نیز که از شدت پاكی آن جوانمرد بهت زده بود، قبول میكند. بزرگان را میخوانند و عقد دختر را براى طلبه فقیر مازندرانی میبندند و از آن به بعد است كه او مشهور به میرداماد میشود و چیزی نمیگذرد كه اعلم علمای عصر گشته و شاگردانی بس بزرگ هم چون ملا صدرای شیرازی صاحب اسفار و كتب علمی دیگر تربیت میكند .

حواست باشد !

صف میکشند دلتنگی های من
چو دانه های تسبیح به نخ کشیده شده
چقدر بگردانم دانه ها را
تا تو بیایی....










مخاطب خاص آســــمانيم!
.
تــــو زیــباتــریــن آرزویِ مــــنـــی ...
.
يا ابا صالح !
.
نگاهت كافيست تا در هواي آمدنت بميرم!!!
.
اللهم عجل لوليك الفرج
..
یا رب الزهرا(س) به حق الزهرا (س) اشف صدر الزهرا(س)
.
به ظهورالحجه(ع)


عزت یا لبخند ...؟!
.
چادر برای کسانی است که نمی خواهند عزت آخرتشان
.
را به بهای ناچیز لبخند های هرزه بفروشند !
..






ادوار فقه شيعى را در يك تقسيم دقيقتر بر اساس تحولات عمده فقهى شايد بتوان به هشت دوره تقسيم كرد. در زير هر يك از اين ادوار به اجمال ياد، و خصوصيات هر يك ذكر مىگردد. نام مهمترين دانشمندان تشكيل دهنده هر دوره و مهمترين مآخذ فقهى مربوط به آن نيز ذكر مىگردد (55) . شرح حال تمامى اين دانشمندان با ذكر مصادر سرگذشت وفهرست آثار هر يك در كتاب روضات الجنات سيد محمد باقر خوانسارى (چاپ هشت جلدى جديد) آمده و نظر به وضع اين نوشته به رعايت اختصار از هر گونه توضيح اضافى خوددارى شد (56) .
به ادامه مطالب بروید...........
آمدن محقق ثانى به ايران و تشكيل حوزه در قزوين و سپس در اصفحان و پرورش شاگردانى مبرز در فقه سبب شد كه براى اولين بار پس از دوره صدوقين، ايران مركز فقه شيعه بشود. محقق كركى ميان سالهاى 937 و 941 در گذشته است. محققن كركى شاگرد على بن هلال جزايرى و او شاگرد ابن فهد حلى بوده است. ابن فهد حلى شاگرد شاگردان شهيد اول از قبيل فاضل مقداد بوده. عليهذا او به دو واسطه شاگرد شهيد اول است. پسر محقق كركى به نام شيخ عبد العالى بن على بن عبد العالى نيز از فقهاء شيعه است، «ارشاد» علامه و «الفيه» شهيد را شرح كرده است.
به ادامه مطالب بروید....
تعریف عرفان عرفان عبارت است از علم به حضرت حق سبحان از حیث اسما و مظاهرش و علم به احوال مبدأ و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به حقیقت واحدی که همان ذات احدی حق تعالی است و معرفت طریق سلوک و مجاهده برای رها ساختن نفس از تنگناهای قید و بند جزئیت و پیوستن به مبدأ خویش و اتصاف وی به نعت کلیت و اطلاق.
به ادامه مطالب بروید........
حضرت آيةالله بهجت، رضوانالله تعالي عليه در پاسخ به عدهاي كه از ايشان براي سلوك معنوي و تكامل روحي خواستار ذكر بودهاند، ذكري را معرفي كردهاند كه برترين اذكار است.
در جلد اول كتاب پرسشهاي شما و پاسخهاي آيةالله بهجت، چنين ميخوانيم كه شخصي از آن پير روشنضمير تقاضاي ذكر ميكند. حضرت آيةالله بهجت در پاسخ ميفرمايند: "هيچ ذكري بالاتر از ذكر عملي نيست. هيچ ذكر عملي بالاتر از ترك معصيت در اعتقادات و عمليات نيست؛ و ظاهر اين است كه ترك معصيت به قول مطلق، بدون مراقبه دائميه صورت نميگيرد."
سپس
از ايشان خواسته شد كه "پس ما را موعظه كنيد." آيةالله بهجت رضوانالله
تعالي عليه فرمودند: "گفتم كه الف، گفت دگر؟ گفتم هيچ؛ در خانه اگر كس است،
يك حرف بس است. بارها گفتهام و بار دگر ميگويم: كسي كه بداند هر كه خدا
را ياد كند، خدا همنشين اوست، احتياج به هيچ وعظي ندارد، ميداند چه بايد
بكند و چه بايد نكند. ميداند كه آنچه را كه ميداند بايد انجام دهد و آنچه
كه نميداند بايد احتياط كند."
آنان كه به دنبال ذكر و موعظهاند،
بايد از اين سخنان آن عارف بزرگوار بهترين ذكر و بهترين موعظه را شناخته
باشند و خوشا به سعادت آنان كه به كار بندند.
امروز یکی از دوستانم خاطره ای رو از سفرشون به حج برای بنده بازگو نمودند. شرحی از خاظرشون:
در نیمه شعبان سال 1385 در مکه منوره ، زائران ایرانی به مناسبت میلاد پربرکت آقامون امام زمان(عج) جشنی برپا کرده بودند و من هم مشغول پخش کردن شیرینی بودم که شخصی به سمت من اومد و به زبان انگلیسی از من پرسید این جشن برای چیه؟ و من هم گفتم که تولد آقامون امام مهدی (عج)است، آن شخص مجدد با اشاره بسمت روحانی حاضر در آن جا خطاب به من گفت ((مهدی اونه))، گفتم نه و توضیح دادم ولی قانع نشد... باز هم پرسید.
((((( ? who is mahdi )))))
واقعا ما چقدر آقامون رو میشناسیم ،
اگه یه نفر از شما این سوالو بپرسه ، شما در جواب چی میگید؟
لطفا در قسمت نظرات جواب بدهید.....

در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم میباشند
رهبر معظم انقلاب دارای 6 فرزند هستند نام دخترانشان بشری و هدی است و سید مصطفی و سید مجتبی دو تن از فرزندان پسر ایشان ۸ سال در جبهههای جنگ ایران و عراق حضور داشتند.
به ادامه مطالب بروید.........
آیت الله صدوقی :
آیت الله العظمی خامنه ای(در سنین جوانی آقا!)
در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندرعباس اختلافی در گرفت. آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران میروی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: "تقدیم به محضر مبارک آیتالله العظمی آقای خامنهای " پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیتاللهی رسیدهاند؟ آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: "بله که آیتالله هستند. "(حجتالاسلام راشد یزدی)
آیت الله طالقانی :
امید آینده اسلام
مرحوم آیتالله طالقانی تصریح میفرمودند: آقای خامنهای امید آینده اسلام است. آیتالله العظمی میلانی در سنین جوانی ایشان را مجتهد خطاب میکند.
خورشید اینجا تابید و رفت!
روزی بعد از ملاقات حضرت آقا با آیتالله بهاءالدینی از ایشان میپرسند که آیا دیروز مقام معظم رهبری به اینجا آمده بود؟ ایشان در جواب میفرمایند: بله چند دقیقه خورشید اینجا تابید و رفت، او چون خورشید دارای خیر و برکات است.
یکی از روزها که حضرت آقا تشریف برده بودند به جمکران، حدود ساعت دو شب به حضرت آیتالله العظمی بهاءالدینی خبر میدهند که آقا صبح بعد از نماز میخواهند تشریف بیاورند منزل شما. تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشان میروند که متوجه میشوند آقای بهاءالدینی، پیرمرد نود ساله جلوی در خانه ایستادهاند. میگویند: آقا چرا با این کهولت سن اینجا تشریف دارید؟ ایشان میفرمایند: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتی که شما زنگ زدید آمدهام استقبال.
این مرد بزرگ عز اسلام است
این مرد بزرگ عز اسلام است و هرکس با این مرد بزرگ با مقام معظم رهبری مخالفت کند.خدا ازش نمی گذرد،
اگر یقین نداشتم نمی گفتم خدایا تو شاهدی که چیزی می دونم و می گم
جوانی باشد ،پیری باشد،هرکس باشد با یک مشت افکار پوسیده وپاشیده که از صاحبان هواهای فاسد نفسانی گاهی عرضه می شود .
توجه فرمودی؟
اگر کسی گوش به حرف کسی بده و خدای ناکرده بر این بر بیاد که با این مرد
بزرگ که امروز ابروی اسلام است،عز اسلام است.این فرزند حضرت زهرا ،بخواد
ختم صلوات برای سلامتی آقا
فرزند آیتالله العظمی بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوارشان با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسیت این مرجع تقلید نسبت به سلامت رهبری اشاره میکند و میگوید: این موضوع سبب شد تا معظمله برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذکر را گرفتند و مداومت بر این ختمها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعت عمر حضرت آیتالله بهجت ادامه داشته است. برخی نیز از پیشبینی رهبری آقا چند سال پیش از رهبری توسط ایشان خبر دادهاند.