راه های آرامش در قبر بدون فشار

در مورد فشار قبر، برخي از اعمال است كه باعث فشار قبر مي‌شود و برخي از اعمال است كه فشار قبر را از بين مي‌برد، كه به هر دو مورد اشاره مي‌شود.
فشار قبر يكي از حقايقي است كه مؤمنان به آن اعتقاد دارند. منظور از قبر، قبر ظاهري افراد نيست؛ زيرا در مكاني كه ميت دفن مي‌شود هيچ تغييري ايجاد نمي‌شود، علاوه بر اين كه عده‌اي به گونه‌اي مي‌ميرند كه جسد آنان از بين مي‌رود و يا هرگز دفن نمي‌شوند تا آن كه بدنشان از بين مي‌رود. در روايتي از امام صادق (عليه‌السلام) از حال شخصي پرسيده مي‌شود كه بعد از كشته شدن همچنان بدنش بر "دار " باقي است، آيا چنين شخصي عذاب قبر دارد؟

ادامه نوشته

عذاب قبر به خاطر غیبت

عذاب قبر به خاطر غیبت

جابر بن عبدالله انصاری ره می گوید : همراه پیامبر ص عبور می کردیم تا به کنار دو قبر رسیدیم. آن حضرت فرمود صاحبان این دو قبر اکنون عذاب می شوند و عذاب یکی از آنها از این روست که در دنیا غیبت می کرد ، و عذاب دیگری از این رو است که از پاشیدن قطرات ادرار به بدنش پرهیز نداشت. سپس پیامبر ص چوب تازه ای طلبید و آن را دو نیم کرد. فرمود : هر کدام را در یکی از آن دو قبر فرو کنید ، همین کار را انجام دادیم ، فرمود : تا هنگامی که دو چوب تازه و تر هستند ، آنها عذاب نمی شوند.

عذاب قبر شراب خوار

عذاب قبر شراب خوار

حضرت رسول اکرم ص فرمود : شراب خوار در روز قیامت در حالی که رویش سیاه ، و چشمانش کبود و کنج دهانش مایل و کج و آب دهانش جاری است و زبانش را از قفا بیرون کشیده باشند محشور می شود.

 

عذاب قبر چشم چران

عذاب قبر چشم چران

حضرت رسول اکرم ص فرموده است که هر کس چشم خود را از نگاه به نامحرم پر کند ، حق تعالی او را در روز قیامت در حالی که به میخ های آتشین میخ دوز کرده باشند محشور فرماید ، تا زمانی که حق تعالی ما بین مردم حکم فرماید ، سپس امر می کند او را به آتش ببرند.

عذاب قبر سخن چین

عذاب قبر سخن چین

شیخ صدوق ره در حدیثی طولانی از حضرت رسول ص روایت کرده که هر کس نمامی و سخن چینی کند ما بین دو نفر ، حق تعالی مسلط کند در قبر بر او آتشی را که او را تا روز قیامت بسوزاند. و چون از قبر بیرون آید بر او چهار مار سیاه بزرگ که گوشت او را به دندان بکند ، مسلط فرماید تا داخل جهنم شود.

ماجراهای روایت شده از عذاب قبر-عذاب قبر به خاطر خیانت به خلق الله

عذاب قبر به خاطر خیانت به خلق الله

بیهقی از عبدالحمید بن محمود نقل می کند که ابن عباس بودیم که مردی آمد و گفت : به حج می آمدیم که در محلی به نام صفاح یکی از همراهان ما از دنیا رفت. برایش قبری کندیم که دفنش کنیم ، دیدیم مار سیاهی لحد (قبر) را پر کرد. قبر دیگری کندیم باز دیدیم مار آن قبر را پر کرده ، قبر سوم را کندیم ، باز مار در آن نمایان شد. جنازه را بی دفن گذاشته ، پیش تو برای چاره جویی آمدیم. ابن عباس گفت : آن مار عمل اوست ، بروید او را در یک طرف قبر بگذارید ، اگر تمام زمین را بکنید مار در آن خواهد بود برگشته و او را در یکی از قبرها انداختیم ، چون از سفر برگشتیم پیش همسرش رفته و خبر مرگ او را داده و از کارهای شخصی مرده سوال کردیم. زن می گفت : او آرد می فروخت ، غذای خانواده خود را از ( خالص ) آن برمی داشت ، سپس به مقداری که برمی داشت کاه و نی خرد کرده ، قاطی می کرد ، می فروخت.

ماجراهای روایت شده از عذاب قبر-عذاب قبر ستم کننده به فرزند حضرت زهرا س

عذاب قبر ستم کننده به فرزند حضرت زهرا س

سید جلیل و عارف گرانقدر سید محمدعلی عراقی ، از معدود کسانی است که خدمت حضرت صاحب الامر عج رسیده اند می گوید : در ایام جوانی در یکی از روستاهای عراق ساکن بودم. در آن ایام شخصی را می شناختم وفات نمود. از همان شبی که او را دفن نمودند به مدت چهل شب ، در وقت مغرب آتشی از قبر نمایان می شد و ناله جانسوزی از آن قبر به گوشم می رسید.

در یکی از شبها چنان ناله و فزع آن شخص شدت پیدا کرد که از شدت ترس لرزه بر اندامم مستولی شد. به گونه ای که نتوانستم خود را نگه دارم و نزدیک بود که حالت غش بر من عارض شود. بعضی از بستگانم که از حال من مطلع بودند مرا برداشته و به خانه دیگری بردند و پس از مدت زمانی به خود آمدم.

از این حالت که از آن شخص دیده شده بود ، بسیار متعجب بودم ، زیرا او کسی بود که وظایف شرعی خود را انجام می داد. مقداری جستجو کردم تا علت این عذاب را بفهمم ، تا اینکه معلوم شد آن شخص در زمان حیاتش مدتی مباشر عمل دیوانی محله خود بود و از شخص سیدی که در آن محله بود وجه تحمیلی دیوانی می خواست و چون سید قدرت مالی برای دادن نداشت مدتی او را حبس کرده و برای دریافت آن، مدتی او را به سقف خانه خود آویخته بود.

ماجراهای روایت شده از عذاب قبر-فرزند صالح و رفع عذاب قبر

فرزند صالح و رفع عذاب قبر

در حدیثی حضرت رسول ص فرمود : که حضرت عیسی بن مریم ع بر قبری که صاحب آن قبر را عذاب می کردند گذشت. پس از یک سال دوباره حضرت عیسی ع از آن جا عبور کرد و دید که عذاب از صاحب آن قبر برداشته شده است ، پس گفت : ای پروردگار من سال قبل که از کنار این قبر گذشتم صاحبش در عذاب بود و امسال که بر او گدشتم می بینم عذاب از او برداشته شده است ؟!

به عیسی ع وحی رسید که ای روح الله ! صاحب این قبر فرزند صالحی داشت که به حد بلوغ رسیده بود پس راهی را اصلاح و درست کرد و یتیمی را پناه داد و من هم صاحب قبر را به سبب عملی که فرزندش انجام داد آمرزیدم !

 

ماجراهای روایت شده از عذاب قبر-عذاب قبر به علت بد اخلاقی

عذاب قبر به علت بد اخلاقی

شهید مطهری (ره) رویایی را از یکی از علما نقل می کند : ایشان یک روز ضمن درس در حالی که دانه های اشکشان بر روی محاسن سفیدشان می چکید این خواب را نقل کرده و فرمودند : در خواب دیدم مرگم فرا رسیده است. مردن را همان طوری که برای ما توصیف شده است در خواب یافتم. خویشتن را جدا از بدنم می دیدم و ملاحظه می کردم که بدن مرا به قبرستان برای دفن حمل می کنند ، مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند.

من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد ؟ ناگهان سگی سفید وارد قبر من شد در همان حال احساس که این سگ تندخویی من است که تجسم یافته و به سراغ من آمده است مضطرب بودم که حضرت سیدالشهداء ع تشریف آوردند و به من فرمودند : غصه نخور من آن را از تو جدا می کنم !

داد و فریاد مرده:

داد و فریاد مرده:

حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: هرمرده ای چنان فریادی سرمی دهد که اگرانسان زنده ای صدای او را بشنود بیهوش می شود و به جزانسان هرموجودی صدای او را می شنود.

اگرشخص مرده نیکوکارباشد به کسانی که او را به قبرستان حمل می کنندمی گوید زود مرا بدان جا ببرید اگرشما آنجا را می دیدید حتما در بردن من بدان جا عجله می کردید. ولی اگرشخص مرده بدکارباشد خطاب به مردم می گوید مرا بدان جا نبرید اگرشما آنجا را می دیدید هرگزمرا به آنجا نمی بردید.

بعد ازدفن دو فرشته سیاه رنگ با چشمان آبی خواهند آمد لیکن وقتی ازجانب سرمی خواهند او را عذاب دهند نمازآنها را بازمی دارد و می گویند ازاینجا نیایید زیرا که این شخص ازخوف این قبردرنمازمشغول می بود. ازجانب پاها اطاعت والدین مانع می شود، ازجانب راست صدقه و ازجانب سمت چپ روزه آندو فرشته را ازآزار رساندن به شخص مرده بازمی دارند.

زندگی این دنیا چند صباحی بیش نیست ودراین موقع زندگی و تندرستی باید برای قبرو حشرعملی انجام داده شود وگرنه بعد ازموت انسان درقبرقادربه انجام هیچکاری نیست. حتی اگربخواهد یک مرتبه کلمه شهادت و تسبیحی را بخواند به او اجازه داده نمی شود زندگی دنیا مانند راس المال(اصل سرمایه) است که با وجود آن انسان قادربه انجام هرکاری می باشد همانطوری که با تمام شدن اصل سرمایه تجارت دشوارمی شود.

با پایان یافتن زندگی نیزانجام دادن هرعملی غیرممکن می شود(دنیا جای اعمال است، حسابی نیست و آخرت جای حساب است اعمالی درکارنیست) امروزهنگام محنت و کسب و کاراست لیکن انسان غفلت می ورزد و فردا انسان خواهش انجام کاری می کند لیکن وقت تمام می شود.   

     ( فاعتبروا یا اولی الابصار)

ماجراهای روایت شده از عذاب قبر:سستی در نماز

ماجراهای روایت شده از عذاب قبر:

از عمربن دینار روایت شده : خواهرشخصی درمدینه فوت کرد او را دفن کرده، به خانه برگشت و فهمید که کیسه پول خود را هنگام دفن خواهرش درقبرجا گذاشته است بهمراه شخصی دیگربه قبرستان رفته و قبررا کندند تا کیسه را یافتند.

برادرمرده به همراه خود گفت: کمی دیگرنیزقبررا بکن تا ببینم خواهرم درچه حالتی به سرمی برد. قبررا بیشترحفرنموده، دیدند که قبرپرازشعله های آتش است زود قبررا پرکرده و چگونگی احوال و اعمال خواهرخود را ازمادرش پرسید، مادرش به او جوابی نداد لیکن بعد با اصرارپسرش گفت: خواهرشما در نمازها سستی می کرد و نمازها را در اول وقت نمی خواند و خوب وضو نمی گرفت و شب هنگامی که مردم می خوابیدند در پشت دروازه حرف های مردم را گوش می داد تا برای دیگران بیان کند. بهمین درخاطرقبرعذاب داده می شود.

آواز و هشدار زمین به انسان:

آواز و هشدار زمین به انسان:

زمی روزانه پنج مرتبه ندا سر می دهد:

1.    ای انسان! تو برپشت من راه می روی یک روز داخل شکمم خواهی آمد.

2. ای انسان! تو بر روی پشت من چیزهای مختلفی می خوری درشکم من حشرات تئ را خواهند خورد.

3. ای انسان! تو برروی پشت من میخندی بزودی داخل شکم من گریه خواهی کرد.

4. ای انسان! تو بر روی پشت من خوشنود هستی فردا در داخل شکم من غمگین خواهی شد.

5. ای انسان! تو بر روی پشت من گناه می کنی درحالیکه بزودی درداخل شکم من سزا داده می شوی.

یک واقعه عبرت آموز:

یک واقعه عبرت آموز:

تعدادی مردم نزد حضرت ابن عباس(رض) آمدند و گفتند که یک همراه ما فوت کرده و ما برای دفن کردن او قبر کندیم اما در آن مارسیاهی بود. برای بار دوم و سوم قبرهای دیگری کندیم در آنها نیز همان مار موجود بود. حال ما چه کار کنیم؟ فرمودند: در یکی از آن قبرها او را دفن کنید این مار نتیجه یکی از عمل هایش می باشد اگردر تمام دنیا برای وی قبر بکنید بازدرهرقبری مارخواهد بود.

چنانچه آنها اورا دفن کرده و به منزل مرده رفته و حالات او را اززنش سوال کردند. زن مرده گفت: او تجارت غله می کرد روزانه برای خوردن ازکیسه غله بیرون می آورد و به اندازه آن سنگریزه و خش و خاشاک در آن مخلوط می کرد. (ماردرون قبرنتیجه این عمل وی بوده.)

هشت چیز برای حفاظت از عذاب قبر:

هشت چیز برای حفاظت از عذاب قبر:

فقیه ابواللیث(رح) می فرماید: برای حفاظت از عذاب قبر عمل بر چهار چیز و پرهیز از چهار چیز دیگرضروری است. آن چیزهایی که عمل برآنها ضروری است عبارتند از:

1.    پایبندی به نماز

2.    کثرت صدقه

3.    تلاوت قرآن

4.    کثرت تسبیحات

این چیزها قبر را روشن و وسیع می کنند.

آن چیزهایی که پرهیز از آنها ضرورت دارد عبارتند از:

1.    بازی و لغویات در نماز

2.    هنگام تلاوت قرآن حرفهای بیهوده زدن

3.    جماع کردن در حالت روزه

4.    خندیدن در قبرستان

قبر مومن و قبر کافر

قبرمومن:

هنگامی که مومن را در قبر می گذارند قبر او هفتاد گز وسیع می شود فرش مخملی پهن کرده و عطر خوشبو بر او می پاشند. قبر مومن را ایمان و قرآن روشن و نورانی می سازد و او را مانند عروس می آرایند تا آنگاه که محبوب وی او را بیدار نماید.

قبرکافر:

قبر کافر را آنقدر تنگ می کنند تا آنجا که پهلوها و ستون مهره هایش درهم فرو می رود و ماری به ضخامت گردن شتر بر او مسلط می شود که گوشت او را می خورد و فرشته های کرولال او را با چکش می زنند و صبح و شام اورا در آتش می سوزانند.

فشارقبر

اگر بنده ی مؤمنی به خاک سپرده شود، زمین به او می گوید: (أهلأ و مَرحَبأ) خوش آمدی، تو از کسانی بودی که من تو را دوست می داشتم که روی من راه بروی، و اگر اختیارت به دست من بیافتد، پس می دانی چه رفتاری با تو خواهم داشت، و قبر او وسعت پیدا می کند به اندازه ی دید چشم،

و اگر کافری دفن شود، زمین به او می گوید: (لا مرحَبأ بک و لا أهلأ) یعنی بی خودی آمدی و بدا به حال تو، هر آینه تو از کسانی بودی که من بدم می آمد که تو بر روی من راه بروی، و اگر اختیارات به دست من بیافتد، پس می دانی که من با تو چه خواهم نمود، پس آنگاه آن چنان فشار می دهد که دنده هایش به هم می رسد، و نود و نه مار بر او مسلط می کند که گوشتش را نیش بزنند و استخوانش را بشکنند و تا روز قیامت در تردد و رفت و آمد خواهند بود.(تسلیة الفؤاد، ص 84).

فشارقبر

1. منظور از قبر این چهاردیواری كه جنازه را در آن می گذارند نیست چرا كه دراین صورت افرادی كه در دریا از بین می روند یا طعمه حیوانات می شوند و یا دفن نمی شوند ، نباید قبری داشته باشند؟! در حالی كه قبر برای هیچكس استثنا ندارد.

 2. منظور از قبر همان عالم برزخ است كه چون معمولا و بطور طبیعی آغاز ورود به عالم برزخ این چهاردیواری است از این رو نشانی ورود به این عالم قبر می شود وگرنه عالم برزخ عالمی دیگر است خارج از این عالم میان دنیا و قیامت خواص خود را هم دارد و از عالم جسمانی و مادی كاملا مجزا است.

به ادامه مطالب بروید....

ادامه نوشته