حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

عظمت مصيبت


ميرزاى تبريزى(قدس سره) استوانه تشيع
حجت الاسلام والمسلمين شيخ رضا انصارى مى گويد: با توجه به آنكه ساليان متمادى از محضر مرحوم ميرزا(قدس سره) استفاده فراوان كرديم و علقه خاصى بين ايشان و شاگردانشان وجود داشت و كسالت ايشان سخت بر شاگردان آن مرحوم(قدس سره) تمام شد و مدام براى شفاى ايشان(قدس سره) دعا مى كردند، قبل از رحلت مرحوم ميرزا(قدس سره)يك روز در عالم خواب ديدم كه زلزله شديد شهر مقدس قم را تكان داد و يكى از منارهاى حرم مطهر حضرت فاطمه(عليها السلام) ترك خورد و خميده شد لكن به زمين سقوط نكرد و اين خواب مرا نگران كرد و بعداً از يكى از اهل معنى خواب را جويا شدم ايشان گفت: عن قريب يكى از استوانهاى تشيع از دنيا مى رود و طولى نكشيد كه استاد عزيز ما از دنيا رفت و حوزه را يتيم كرد، درس پربار، ولاء قوى، اخلاق عالى، دلسوزى، شاگرد پرورى، حاضر جوابى و... از خصوصيات بارز اين استاد فرزانه بود.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

روياى صادقه


عظمت مرحوم ميرزا(قدس سره)
فاضل محترم حجت الاسلام شيخ حسن فتونى لبنانى مى گويد: بعد از وفات مرحوم ميرزا(قدس سره) در عالم خواب، وارد مسجد اعظم (محل درس مرحوم ميرزا(قدس سره)) شدم و مشاهده كردم كه منبر خالى است و طلاب در مسجد اعظم اطراف منبر درس نشسته اند و مانند نخل خميده هستند و نگاه به منبر خالى مى كردند و به شدت اشك مى ريختند، فرزندم كه شخص صادقى است به نام محمد باقر فتونى شب قبل از رحلت ميرزا(قدس سره) خواب ديد كه يك صاعقه شديد از آسمان به سوى حرم مطهر فاطمه معصومه(عليها السلام)اصابت كرد و يكى از منارهاى حرم به شدت آسيب ديد و از بين رفت لكن به حرم مطهر خسارتى وارد نشد، پسرم هراسان از خواب بلند شد و اين خواب را نقل كرد، فرداى آن روز ساعت 10 شب اعلام شد مرحوم ميرزا(قدس سره)به ملكوت اعلى پيوست.
و اين خواب ها حاكى از عظمت و منزلت آن مرد خدايى است كه چگونه با علم و ولاء خود شاگردان مفيد و مؤثر تربيت داد كه امروزه افتخار حوزه حساب مى شوند.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


خواب ديدم كه حضرت صديقه فاطمه زهرا(عليها السلام) فوت كرده اند


خبر فوت ميرزا(قدس سره)
حجت الاسلام فاضل محترم سيد طعان، طلبه محترم لبنان به واسطه يكى از طلاب محترم لبنان به نام شيخ حسن بحون به بيت ميرزا(قدس سره) خبر داد كه يك روز قبل از فوت ميرزا(قدس سره) يكى از مؤمنين اخيار منطقه ما به من مراجعه كرد و با تعجب گفت من ديشب خواب بسيار عجيبى ديدم، خواب ديدم كه حضرت صديقه، فاطمه زهرا(عليها السلام)، فوت كرده اند.
سيد طعان مى گويد: بسيار نگران شدم و از طرفى اين خواب برايم بسيار غريب آمد، به فكر فرو رفتم كه خواب بسيار معنادار بود و گفتم: خدايا! چه اتفاقى بر تشيع رخ خواهد داد. معناى اين خواب، مصيبتى عظمى است و در افكار خود غوطهور بودم كه ناگهان فكرم متوجه شخصيت فقيه مقدس ميرزاى تبريزى(قدس سره) شد. ايشان در قرن خود مدافع راستين اهل بيت(عليهم السلام) و به خصوص حضرت صديقه شهيده(عليها السلام)بودند و خبر داشتم كه كسالتى دارند. بسيار نگران حال ايشان شدم با يادآورى اخلاص اين شخص در طول حيات پربركتشان به اهل بيت(عليهم السلام) و مواقف شجاعانه در رد ضلال و دفاع از حضرت زهرا(عليها السلام)، به نظرم آمد كه عمر ميرزا(قدس سره) پايان يافته است. «لاَ حولَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاّ بِالله»، هنگام شب يكى از طلاب از قم زنگ زد و خبر داد كه مرحوم ميرزا(قدس سره) به ملكوت اعلى پيوست. از خواب اين مؤمن، جايگاه و منزلت ميرزا(قدس سره) برايم متجلى شد كه چگونه اين فقيه در مقابل تشكيكات مقاومت نمود و با تمام وجود، مخلص درگاه اهل بيت(عليهم السلام) بود و امروز نام او هرجا ذكر شود يادآور مصائب صديقه شهيده(عليها السلام) است كه او احياگر فاطميه بود.
مرحوم ميرزا (قدس سره)شخصيت بسيار مؤثر و عالمى بود كه علاوه بر تضع علمى و قواى محكم فقها، تمام شبهات را رد مى كرد و در مقابل تشكيكات منحرفين ايستادگى مى نمود و اجازه نمى داد كسى به حريم مقدس اهل بيت (عليهم السلام)تشكيكى وارد كند. امروزه مشاهده مى شود چگونه بعضى افراد از غيبت آن عالم بزرگ سوء استفاده كرده و شروع به سم پاشى كرده اند و مى خواهند عوام مؤمنين را گول بزنند. راهش پررهرو باد.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

عنايت خداوند متعال در هنگام غسل


عنايت خداوند به مرحوم ميرزا (قدس سره) در هنگام غسل
فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى با توجه به بيمارى كه داشتند، پلاكت خونشان ساخته نمى شد و همين امر سبب نگرانى فرزندان مرحوم ميرزا(قدس سره) در هنگام غسل ايشان شد; زيرا اگر بيمارى كه فاقد پلاكت خون بوده از دنيا برود، بايد با احتياط كامل غسل داده شود; چون پوست بدن به سرعت پاره و موجب زخم شدن بدن مى شود. فرزند ميرزا(قدس سره) مى گويد: ما خيلى نگران بوديم كه خداى ناكرده فقدان پلاكت موجب نشود در هنگام غسل، بدن مرحوم ميرزا زخم شود و جهت مهار خروج خون احتياج به بخيه پيدا كند تا كفن نجس نشود; وليكن به بركت و عنايت امام زمان(عليه السلام) اين اتفاق نيفتاد.
فاضل محترم شيخ على انصار مدنى از طلاب محترم شهر مدينه منوره كه مرحوم ميرزا(قدس سره)را غسل دادند مى گويد: احتمال مى رفت كه مرحوم ميرزا(قدس سره) با توجه به بيمارى كه داشتند بدنشان شكاف بردارد و زخم شود اما از بركات ولى عصر(عليه السلام) و عنايت بى بى، حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)على رغم اينكه بدن ضعيف شده بود و احتمال زخم شدن فراوان بود اما بعد از شسته شدن بدن و حتى استفاده از ليف و صابون و سنگ پا، هيچ گونه زخمى بر بدن مرحوم مشاهده نشد و بدن مرحوم ميرزا(قدس سره)بسيار نرم بود و به سهولت به هر طرف برگردانده مى شد. با توجه به اينكه من افراد زيادى را كه فاقد پلاكت خون بودند غسل دادم و اتفاق نمى افتاد كه بدن آنها زخم نشود اما مرحوم ميرزا(قدس سره)هيچ گونه زخمى بر نداشت و اين نبود مگر عنايت پروردگار و اهل بيت(عليهم السلام) به آن مدافع راستين اهل بيت(عليهم السلام)مورد ديگرى كه در غسل كردن مرحوم ميرزا(قدس سره)مشاهده كردم، نرم بودن و انعطاف پذيرى بدن آن مرجع راحل بود و بدن را جهت غسل دادن به هر طرف سوق مى دادى به راحتى حركت مى كرد و اين نمونه ديگرى از عنايت پروردگار به اين مرد الهى بود. مورد ديگرى كه به وضوح عنايت و تفضل پروردگار را مى شد مشاهده كرد، صورت نورانى مرحوم ميرزا(قدس سره) بود. على رغم اينكه بدن كاملاً لاغر شده بود و گوشت به استخوان چسبيده بود اما صورت مرحوم ميرزا(قدس سره) هيچ گونه تغييرى نكرده بود و بسيار نورانى و با معنويت بود به طورى كه فكر مى كردى مرحوم ميرزا(قدس سره) در خواب عميق فرو رفته و چشمان خود را آرام بسته است و اين عنايت هاى پروردگار نيست مگر به خاطر آن مواقف شجاعانه مرحوم ميرزا(قدس سره) در دفاع از كيان تشيع و حريم اهل بيت(عليهم السلام).

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


در حال جان دادن، مولا على بن ابى طالب(عليه السلام) حاضر بود


مرحوم ميرزا(قدس سره) در لحظه جان دادن
دكتر سيد ابوالفضل مقدس نژاد مى گويد:
در رمضان سال 1387 موفق شدم كه به مكه مكرمه جهت انجام عمره مشرف شوم و با توجه به اينكه در طول درمان مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره) امور معالجه ايشان را به عهده داشتم و علاقه خاصى بين آقا واينجانب ايجاد شده بود لذا چندين بار موفق شدم كه خواب ايشان را ببينم.
در سفر عمره يك شب مرحوم ميرزا(قدس سره) را در خواب ديدم كه يك سرى كتاب پشت ايشان بود ايشان اشاره كردند كه اين كتاب در مورد من تدوين شده است و از اينكه از ايشان تعريف شده همانگونه كه در دنيا علاقه به تعريف كردن از خود نداشتند در خواب هم تواضع را نشان دادند از مدح كردنشان استقبال نكردند. مرحوم ميرزا(قدس سره)خطاب به من كرد و گفته اند:
من وقتى كه داشتم جان مى دادم، آخرين لحظه ديدم كه مولانا على بن ابى طالب(عليه السلام) تشريف آوردند و آخرين لحظه با آمدن ايشان سپرى شد.
دكتر مقدس نژاد طى سالها كه با مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره)ارتباط داشتند، خاطرات جالبى دارند كه عمده آنها حكايت از زهد و تقوى و بزرگوارى مرحوم ميرزا(قدس سره)مى كند. يك مورد كه بسيار قابل توجه است اهتمام مرحوم ميرزا(قدس سره) به نماز خود بود. بارها با آن حالت بى حالى و ضعف چشم باز مى كردند و از نماز سؤال مى كردند و در بيمارستان على رغم ضعف جسمى ايستاده نماز شب مى خواندند و در آن حالت با خداى خود راز و نياز مى كردند و ايشان به تمام معنى يك شخصيت الهى بود به طورى كه رفتار و كردار و اعمال ايشان در طول درمان درس براى همه بود و تواضع و فروتنى و استفاده از اوقات از اوصاف عاليه ايشان بود.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


استقبال مولانا امير المؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام)


خوابى در مورد مرحوم ميرزا(قدس سره) بعد از دفن
حجت الاسلام والمسلمين، سيد منير خباز نقل مى نمايد يكى از سادات اخيار، شب بعد از دفن فقيه مقدس، ميرزا جواد تبريزى(قدس سره)در عالم خواب ايشان را ديد و سؤال كرد شما تجهير و تشييع جنازه خود را كه با آن عظمت صورت گرفت مشاهده كرديد؟ مرحوم ميرزا(قدس سره)فرمودند: بعد از آنكه روح از بدنم جدا شد من هيچ گونه چيزى را احساس نكردم، شخصى ظاهر شد و به من گفت، مولا على بن ابى طالب(عليه السلام)منتظر شما است و من از آن زمان نزد مولا هستم و اميرالمؤمنين(عليه السلام) مطالبى را مى فرمودند و من هم درد دلى كردم و چيزى از تشييع و تجهيز و... احساس نكردم و يقيناً همين طور است كه مولى امير المؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام) ميرزا(قدس سره) را بطلبد تا از آن مواقف شجاعانه و قهرمانانه ذكرى به ميان آورد. مرحوم ميرزا(قدس سره)تمام مشكلات را به جان خريد و با اقتدار ايستاد تا از واقعه هجوم به خانه صديقه شهيده(عليها السلام) دفاع كند و اجازه ندهد كسى در آن شبهه اى ايجاد كند و نهايتاً فاطميه را به عاشوراى ديگر تبديل كرد.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


همراه با علامه امينى به محضر اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام) رسيدم


مرحوم ميرزا(قدس سره) بعد از فوت
فرزند مرحوم ميرزا(قدس سره)، دكتر كاظم تبريزى مسئول درمانگاه حضرت بقية الله الاعظم(عليه السلام)  مى گويد: طلبه اى به درمانگاه مراجعه كرد (متأسفانه اسم ايشان ثبت نشد) نقل مى كند: كه من در زندگى نامه مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره)خواندم كه ايشان را بعد از فوت، سيد جليل القدرى مرحوم ميرزا(قدس سره) را خواب ديد و از ايشان(قدس سره) سؤال كرد: ميرزا، ديدى چه تجهيز و تكفين و تشييع جنازه با شكوهى برايتان برگزار شد؟ ايشان(قدس سره) فرمود: من از وقتى كه روحم از بدنم جدا شد مرا به نزد مولى امير المؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام)بردند و با ايشان درد دل مى كرديم و هيچ چيز ديگر را مشاهده نكردم نه تشييع و نه تكفين و... .
اين طلبه مى گويد: وقتى اين را از كتاب زندگى نامه آقا خواندم در ذهنم جولان مى كرد كه اين چه خوابى است كه در زندگى نامه ايشان نقل شده است. يك شب ميرزاى تبريزى(قدس سره) را در خواب ديدم و همين مسئله را از ايشان سؤال كردم، آقا راست است كه شما بعد از رحلت نزد على بن ابى طالب(عليه السلام)بودى و با ايشان جلوس و درد دل مى كرديد و خبرى از تجهيز و تشيع نداشتيد. مرحوم ميرزا(قدس سره)فرمودند: بله درست است اما كامل نقل نشده است هنگامى كه من در نزد مولى امير المؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام)بودم، مرحوم علامه امينى(رحمه الله) هم با من بود و دو نفرى خدمت مولى بوديم و ساحت مقدس امير المؤمنين على بن ابى طالب(عليه السلام)به ما عنايت و محبت داشت.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


جواد، پاهايت سالم باشد اسم مرا زنده كردى


مرحوم ميرزا(قدس سره) و جريان خوابى از فاطمه زهرا(عليها السلام)
آقاى محمدزاده مى گويد: اواخر ماه ربيع الثانى جهت زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه(عليها السلام) وقبر شريف فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) از تبريز به قم حركت كردم و در حرم مطهر حضور يافتم. بعد از زيارت بى بى، حضرت معصومه(عليها السلام) بر سر قبر شريف مرحوم ميرزا(قدس سره) حاضر شدم، ديدم سيدى معمم در حال بى تابى بر سر قبر مطهر ايشان است. بسيار منقلب شدم وتصميم گرفتم از ايشان در مورد بى تابى اش سؤال كنم. از اين رو بعد از سلام پرسيدم: «شما از كجا تشريف آورده ايد و با مرحوم ميرزا(قدس سره) چه نسبتى داريد؟»
گفت: «من سيد رحيم هستم و از شيراز آمده ام، وقتى تشيع جنازه مرحوم ميرزا(قدس سره) را از تلويزيون مشاهده كردم، بسيار تحت تأثير قرار گرفتم كه در دنيا از اين عالم اين گونه تجليل كرده اند، در آخرت چگونه از او استقبال و تجليل خواهد شد.» مى گويد در اين فكر بودم كه ناگهان شب هنگام در عالم خواب ديدم كه مرحوم ميرزا(قدس سره) لباس سياه به تن دارند و عمامه خود را به صورت تحت لحنك به سر دارند رو به من كرد و جايگاه خود را در آخرت توصيف كرد و فرمود: بعد از اينكه مرا دفن كردند و جمعيت كم كم متفرق شد مشاهده كردم خانمى جليل القدر حاضر شد و مرا مورد استقبال قرار داد و فرمود: «جواد! سالم باشد آن پاهايت كه اسم مرا زنده كردى!» و من در عالم خواب فهميدم كه بى بى دو عالم، فاطمه زهرا(عليها السلام) از ايشان استقبال كرده است و اين طلبه در حالى كه خواب خود را مى گفت سخت بى تابى مى كرد و مى گفت ميرزا(قدس سره) شخص بسيار والايى بوده است، خدا رحمتش كند كه فاطميه از آن اوست.
بعد از اين خواب، قدر و منزلت وجايگاه اين شخص برمن آشكار شد و پى بردم كه ما چه شخصيت نازنينى را از دست داديم. امروز بر سر قبر اين بزرگوار حاضر شدم تا به واسطه قبر مطهرشان تبرك شوم و او را واسطه قرار داده ام. شخصى كه حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)آن جمله را در حقش بگويد، ديگر جايگاهش درآخرت معلوم است و ما چه دير اين علما را شناختيم و چه خسارت بزرگى متوجه ما شده است.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

ديدم ولى عصر(عليه السلام) در تشييع جنازه حاضر هستند


تشييع با شكوه مرحوم ميرزا(قدس سره)
فاضل محترم حجت الاسلام معجزاتى مى گويد: دو شب قبل از تشييع جنازه مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) يكى از طلاب مى گويد: قصد كردم صبح زود از قم عازم اصفهان شوم. خود را آماده كردم كه فرداى آن روز به اصفهان سفر كنم. شب هنگام خواب عجيبى ديدم، خوابى كه مرا سخت به فكر فرو برد و در تعبير اين خواب به خود مى پيچيدم كه سر آن چه بوده است. در عالم خواب مشاهده كردم كه تشييع جنازه اى در قم برگزار شده و جمعيت فراوانى حضور دارند; شهر قم مملو از ماتم است و حضرت ولى عصر(عليه السلام) در تشييع جنازه حاضر هستند. ناگهان شب بعد اعلام كردند كه مرحوم ميرزا(قدس سره) از دنيا رفته است و فهميدم كه حضور ولى عصر(عليه السلام) در قم به واسطه رحلت اين عالم ربانى است كه تمام وجود و هستى خود را در راه دفاع از حريم ولايت و اهل بيت(عليهم السلام)صرف كرده است. طلابى را پرورش داد كه امروز افتخار حوزه و مذهب مى باشند و آثار پرمحتواى ايشان خونى در رگ مذهب و فقه غنى تشيع است. شخصى كه نمونه پرهيزگارى و ولاى شديد بود و كارها را فقط براى رضايت خدا و اهل بيت(عليهم السلام)انجام مى داد.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


تشييع جنازه با شكوه و كم نظير


عنايت به مرحوم ميرزا(قدس سره) در هنگام تشييع جنازه
يكى از شاگردان ميرزا مى گويد: من ساعت هشت صبح در محل تشييع جنازه مرحوم ميرزا، كه مسجد امام حسن عسكرى(عليه السلام)بود، حاضر شدم. بين ساعت نه و ده صبح قرار بود جسم مطهر ايشان تشييع شود و حدود ساعت هشت و بيست دقيقه شد. در مسجد منتظر جمعيت بوديم كه هنوز بيش از پنجاه نفر در مسجد نبودند و كمى ترس مرا برداشت كه چرا جمعيت كم است. با توجه به اينكه مرحوم ميرزا(قدس سره) مدافع راستين اهل بيت(عليهم السلام) به خصوص صديقه شهيده(عليها السلام)بود و گفتم: خدايا اگر ميرزا(قدس سره) با عظمت تشييع نشود دشمنان شماتت خواهند كرد (كسانى كه در قضيه دفاع از صديقه شهيده(عليها السلام) با ميرزا(قدس سره)مخالف بودند و ايشان را بارها مورد آزار قرار دادند) در همان حال متوسل شدم، در زير لب زمزمه كردم و گفتم: خدايا! او مدافع بى نظير صديقه شهيده، حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) بود و فاطميه را در قرن خود زنده كرد. عنايتى كن كه تشييع جنازه او با شكوه برگزار شود. آبروى مرحوم ميرزا(قدس سره)آبروى حضرت زهرا(عليها السلام)است; زيرا ايشان هر آنچه داشت در راه حضرت(عليها السلام) داد. ايشان مى گويد: ناگهان ديدم جمعيت فراوانى با ازدحام شديد به سوى مسجد هجوم آوردند; به طورى كه تأخير تشييع از ساعت نه صبح ممكن نشد; زيرا فشار جمعيت به حدى بود كه اگر تشييع به تأخير مى افتاد، ممكن بود تشييع جنازه تلفاتى به دنبال داشته باشد. از اين رو تشييع قبل از ساعت مقرر شروع شد. خداوند عنايتى كرد و تشييعى برگزار شد كه در تاريخ قم هم سابقه نداشته و جمعيت با دل و جان بر سر و صورت مى زدند و از فقدان آن عالم فرزانه ابراز ناراحتى مى كردند. خداى بزرگ رحمتش كند كه عالم جليل القدر، مدرس اخلاق و مدافع راستين مبانى حقه بود و در مقابل هر شبهه اى دليرانه مى ايستاد.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

جايگاه فدايى اهل بيت(عليهم السلام) در بهشت


مرحوم ميرزا(قدس سره) و رؤياى حضور در بهشت
فاضل محترم شيخ اكرم على از طلاب احسائى عربستان مى گويد: شب جمعه در عالم خواب ديدم كه مرحوم ميرزا (قدس سره) در زير يك درخت بسيار زيبا نشسته و تكيه داده اند و يك ياقوت به رنگ قرمز بالاى سرشان ويك رود در كنارشان جارى بود كه در كنار آن نوشته شده بود: «نهر كوثر» و در حال خوردن خرما بودند. بعد از آنكه سه تا خرما خوردند، از مرحوم ميرزا (قدس سره)سؤال كردم: «شما در بهشت هستيد؟» مرحوم ميرزا (قدس سره)فرمودند: «فرزندم! من با انصار حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)محشور شده ام و از كوثر نوشيدم و از رطب مقدس مريم خوردم و با لباس محبين آراسته گرديده ام.» مرحوم ميرزا (قدس سره)لباس سفيدى به تن كرده بودند ]از نوع حرير[ و عمامه سبز رنگى بر سر مباركشان بود كه در خواب فهميدم اين نشانه انصار حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)است. بعد مرحوم ميرزا (قدس سره)فرمودند: «به فرزندانم، شاگردان و طلاب عزيز سلام برسان!» شيخ اكرم مى گويد: با ديدن اين خواب جايگاه آن فدايى فاطمه زهرا(عليها السلام) در بهشت، برايم نمايان شد كه عاقبت آن همه دفاع از صديقه شهيده(عليها السلام) حيات جاودانى اى است كه مرحوم ميرزا(قدس سره)به آن نائل شده است.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی


ميرزا نزد ماست و حالش خوب است


رويايى در وفات مرحوم ميرزا(قدس سره)
حجت الاسلام شيخ عبدالمحمد صرامى مى گويد: شب قبل از فوت فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) در عالم خواب ديدم كه چهره مرحوم(قدس سره) در حال تغيير است. و هر لحظه صورت ايشان به شكل ديگرى مى شود. و سپس به شكل خود در مى آيند و صورت ايشان به شكل شخصى بسيار نورانى منقلب مى شد; وليكن من توانايى ديدن آن شخص را نداشتم; اما احساس مى كردم كه صورت مباركشان به شكل سيماى حضرت ولى عصر(عليه السلام) تغيير مى كند (صورت ايشان شبيه سيماى حضرت ولى عصر(عليه السلام) مى شود را در عالم خواب احساس مى كردم اما مشاهده نمى كردم). در همان حال خواب تغيير شكل ميرزا(قدس سره) برايم سؤال شد و سؤال كردم چه شده است چرا صورت ميرزا(قدس سره)تغيير مى كند، مرحوم ميرزا(قدس سره) چه شد؟ ناگهان صداى منادى را شنيدم كه مى گفت: «ميرزا حالش خوب و سلامت است. ما ضامن او هستيم. وى در نزد ماست و حالش خوب است.» از خواب بيدار شدم و صبح تلفن زدم تا از حال ميرزا(قدس سره) سؤال كنم، اما موفق نشدم. شب شنيدم كه ميرزا(قدس سره)از دنيا رفته است.

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

انسان بايد به اموات سر بزند تا به گناه فكر نكند

مرحوم ميرزا(قدس سره) مقيّد به زيارت اهل قبور بودند

از اعمالى كه مرحوم ميرزا(قدس سره) بر آن مراقبت مى كرد و به انجام آن مقيد بود، زيارت قبور بود. ايشان مى فرمود اموات به حسنات احتياج دارند و سر زدن به قبرستان و ياد كردن اموات علاوه بر تأثير بر خود شخص، كسب ثواب شاد كردن روح آن خفتگان را نيز به همراه دارد و ياد كردن آنها و خواندن قرآن يا فاتحه روحشان را شاد مى كند و تأثيرى بسيار قوى بر خود شخص زائر دارد. ايشان(قدس سره)هميشه مقيد به رفتن به قبرستان ]جهت زيارت اهل قبور[ بودند; چه آن زمان كه در نجف بودند كه هر روز به وادى السلام نجف تشريف مى بردند و چه زمانى كه در قم بودند و جهت قرائت فاتحه و زيارت اهل قبور به قبرستان شيخان، قبرستان على بن جعفر(عليه السلام)، قبرستان نو، ابوحسين و وادى السلام مى رفتند و مى گفتند: «به زيارت اموات برويد كه درس و عبرتى است، و انسان را از گناه دور مى كند، ما نياز داريم تا با رفتن به زيارت اهل قبور درس و عبرتى بگيريم و بتوانيم حب دنيا را از خود دور كنيم و متوجه شويم كه عاقبت كار همه ما همين يك متر و نيم جا است كه در آنجا بايد پاسخگوى همه اعمال خود باشيم.»

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

حکایت هایی از زندگی حضرت آیت الله تبریزی

زيارت قبور گامى به سوى سازندگى

ميرزاى تبريزى(قدس سره) و زيارت قبور
يكى از مواردى كه فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى (قدس سره)به آن اهميت مى داد و همواره به اطرافيان گوشزد مى كرد، زيارت قبور بود. ايشان چه ايامى كه در نجف اشرف و چه ايامى كه در قم بودند، مقيد به زيارت قبور بودند و آن را براى سازندگى شخص، به خصوص طلاب، كارساز مى دانستند. ايشان در نجف اشرف مكرراً به وادى السلام مى رفتند و همچنين در قم بارها مشاهده شد كه مرحوم ميرزا (قدس سره)در قبرستان هاى مختلف شهر، مقبره قم نو، ابوحسين، وادى السلام، على بن جعفر(عليه السلام)، شيخان، و... مشغول فاتحه خواندن هستند و همواره با عمل خود به ديگران درس مى دادند و مردم به خصوص طلاب جوان با ديدن اين منظره، سخت تحت تأثير قرار مى گرفتند. مرحوم ميرزا (قدس سره)زيارت قبور را جهت سازندگى، نيل به مرتبه كمال، دورى از گناه، ايجاد آرامش در انسان و زندگى همراه با معنويت مؤثر مى دانستند و همواره با زمزمه خود در كنار قبور مى فرمودند: «سرانجام جايمان همين جاست و ما را در يك متر و نيم طول و نيم متر عرض مى خوابانند. آيا ارزش دارد كه انسان آخرت خود را به دنيا بفروشد!» و مى فرمودند: تا دير نشده، بايد در دنيا براى آخرت خود تلاش كرد و معنويت كسب نمود، خود را بسازيد كه فردا دير است. خود را چيزى حساب نكنيد، بنده مطيع باشيد و با عشق و جان در جهت نيل به معنويت گام برداريد. بهترين وسيله، توسّل است; توسّل به اهل بيت(عليهم السلام) كه «سفينه نجات» مى باشند و اگر آنها نظرى كنند و بخواهند، خداوند متعال توفيق خواهد داد و اميد است خداوند متعال به همه ما توفيق دهد تا با معرفت، از اين دنيا برويم و بر آخرت خود چيزى ذخيره كنيم تا ضمن آنكه حسرت نخوريم، ائمه نيز منجى ما باشند، ان شاء الله تعالى.»

ضرورت احترام به والدین بعد از وفات آنها


ضرورت احترام به والدین بعد از وفات آنها

در اسلام، هم چنان که احترام و نیکی به والدین در زمان حیات آن ها واجب شده، به یاد آن ها بودن و برقراری ارتباط معنوی با آن ها، بعد از وفاتشان نیز مورد تأکید بسیار قرار گرفته است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این باره فرمودند: «کسی که به پدر و مادرش در حال زنده بودن آن ها نیکی کند، ولی بعد از وفاتشانْ آن ها را از یاد ببرد، از رحمت خداوند به دور می ماند». نیز آن حضرت راه های احترام به والدین را بعد از وفاتشان چنین بیان می کند: «نیکی کردن به پدر و مادر بعد از فوت آن دو، به دعا کردن برای آن ها، آمرزش خواستن برای پدر و مادر، عملی نمودن وصیت های آنان، دیدار با بستگان ایشان، و احترام گذاشتن به دوستان آن ها است».

رنجاندن والدین، عامل رنج

رنجاندن والدین، عامل رنج

آزردن پدر و مادر، از گناهان بزرگی است که بازتاب بدِ آنْ دردنیا و آخرت ظاهر می گردد؛ چنان چه در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شهر مدینه، جوان ثروت مندی بود که هیچ کمکی به پدر و مادر پیر خود نمی کرد. خداوند متعال اموال آن جوان را از او گرفت و تنگ دستی و بیماری را بر او مسلط نمود و جوان به دلیل گناه بزرگ ترک خدمت به والدین، بیچاره شد. پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد او فرمودند: «ای کسانی که به والدین خود آزار می رسانید، از حال این جوان عبرت بگیرید و بدانید این جوان، هم نعمت های دنیایی را از دست داده و هم درجات بهشتی او به واسطه این گناه، به درکات آتش تبدیل شده است».

تأثیر دعای پدر برای فرزندان


دعای پدر

امام صادق علیه السلام درباره میزان تأثیر دعای پدر برای فرزندان خود، در بیانی زیبا چنین می فرمایند: «سه دعاست که از لطف و رحمت و استجابت الهی محروم نمی ماند [که یکی از آن ها] دعای پدر برای فرزند خود است، در صورتی که فرزند به پدر نیکی کرده باشد، و نیز نفرین پدر در صورتی که فرزند به پدر بی مهری و از او نافرمانی کرده باشد.» بر اساس این روایت، چنان چه شخصی به وظایف فرزندی خود عمل کرده باشد، می تواند مشمول دعای خیر پدر و به دنبال آنْ برخوردار از مواهب الهی شود و در مقابلْ کسی که درانجام وظایف کوتاهی کرده و باعث رنجش پدر خویش شده است، با نفرین پدر، از نعمت های بسیاری محروم خواهد ماند.

خشنودی پدر، محور رضایت الهی

خشنودی پدر، محور رضایت الهی

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم علیهم السلام ، با توجه به اهمیت مسأله خانواده و ضرورت احترام صحیح افراد به ارکان اصلی خانواده، یعنی پدر و مادر، سخنان بسیار تشویق کننده ای بیان می دارند تا مسأله تربیت صحیح و اسلامی، شکل گرفته و جامعه اسلامی سرشار از فضایل گردد. در یکی ازاین سخنان گهربار، پیامبر بزرگ وار اسلام فرمودند: «خشنودی خدا، در خشنودی پدر، و ناخشنودی خداوند در نارضایتی پدر است» این روایت بیانگر مقام والای پدری در اسلام است و نقش احترام و رضایت پدر را در کسب رضایت الهی بیان می کند.

اثار نیکی به والدین

الف)آثار دنیوی

1) طول عمر

همانطور که طول عمر اثر قطعی صله رحم، شمرده می شود، روایات اسلامی این اثر را مترتب بر نیکی

به والدین، به طور خاص نموده اند.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مَن سَرَّه اَن یُمدّلَه فی عُمره، و یُبسط فی رزقه فلیَصِل اَبَویه: «کسی که

 طولانی شدن عمر و توسعه رزق را دوست دارد به پدر و مادر خود نیکی کند.»

2) فراوانی روزی

به ادامه مطالب بروید....

ادامه نوشته

معجزه‌ای به نام دعای والدین


معجزه‌ای به نام دعای والدین 


در دستگاه الهی جایگاه والدین در بالاترین و ارزشمندترین جایگاه ها قرار دارد و خداوند به مقام و منزلت پدر و مادر اهمیتی ویژه داده است .


دعا

همه ما می دانیم که در آموزه های الهی ارزش فراوانی برای پدر و مادر قرار داده شده است و «نیکی به والدین» یکی از دستورات ثابت و تغییر ناپذیر میان تمامی ادیان الهی است. در اسلام نیز به عنوان آخرین و کاملترین آیین الهی تأکید فراوانی نسبت به این مسأله شده است. اهمیت این مسأله در فرهنگ قرآن آنچنان والا است که خداوند بلافاصله پس از مهمترین دستور خود به بشر، فرمان به ارج نهادن به جایگاه والدین را صادر نموده است. برای نمونه در آیه 36 سوره نساء می خوانیم: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...»؛ ‌«و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیكى كنید ....»

به ادامه مطالب بروید......

ادامه نوشته

درسهایی از اخلاق-یکی از عواملی که انسان را عاقبت بخیر می کند!


یکی از عواملی که انسان را عاقبت بخیر می کند!


مدت كوتاه زندگی انسان در دنیا را با زندگی آخرتش، كه بی كرانه و بی نهایت است و پایانی برای آن نیست، نمی توان مقایسه نمود. از این رو، تحمل سختی ها و مشكلات در دوره كوتاه زندگی دنیا اگر فرجامی نیكو داشته و همراه با سعادت اخروی باشد، از آن تعبیر به عاقبت به خیری می شود.

به بیان دیگر: عاقبت به معنای فرجام، پایان و نتیجه كاركردها است،و عاقبت به خیری یعنی مجموعه فعالیت ها و كاركردهایی كه پایان آن خیر و خوشبختی را برای انسان به دنبال دارد.


عاقبت
عاقبت به خیر شدن چیست؟

عاقبت به خیری یعنی اتصال به فیض و رحمت مطلق و بی نهایت و نیل به نقطه ای از قرب الهی كه رضایت و خشنودی خدا از انسان و انسان از خدا را به دنبال داشته باشد، و طبیعت مطلق گرای انسان با رسیدن به مقصدو مطلق حقیقی، اشباع شود و به آرامش مطلق، دست پیدا كند.



خدمت به دیگران مخصوصاً والدین

شخصی نزد خاتم الانبیاء آمد و عرض کرد من گناه بزرگی را مرتکب شده ام و آن این بود که دخترم را زنده به گور کردم. از شما می خواهم عملی را یادم بدهید تا خدای متعال گناه مرا ببخشد(و عاقبت به خیر شوم) پیامبر فرمود:مادر داری؟ عرض کرد: مادر ندارم فرمود: خاله داری؟ گفت: آری. فرمود برو به خاله ات نیکی کن. بعد فرمود: اگر مادرش بود بهتر بود چون نیکی به مادر اثرش در پاک شدن از چنین گناهی یقیناً بیشتر است.

خیر و برکت بر اثر خدمت به والدین

استاد مرتضی مطهری می گوید: «گهگاه که به اسرار وجودی خود و کارهایم می اندیشم، احساس می کنم، یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگی ام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوانی بوده است که به والدین خود به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماری کرده ام. علاوه بر توجّه معنوی و عاطفی، تا آنجا که توانایی ام اجازه داد...از نظر هزینه زندگی به آنان کمک و مساعدت کرده ام...»

درسهایی از اخلاق-به پدرت نیکی کن

برو به پدرت نیکی کن

از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده است که مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: عمل زشتی نیست که انجام نداده باشم آیا راه توبه برای من باز است؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «فهل من والدیک احدٌ حیٌّ قال: ابی قال: فاذهب فبرّه قال: فلمّا ولّی قال رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) لو کانت امّه: آیا از والدینت کسی زنده است؟ عرض کرد: پدرم (زنده است) فرمود: برو به پدرت نیکی کن (تا خداوند تو را ببخشد و عاقبت به خیر گردی)

خوشا به حال تمامی دوستانی که پدرشان درقید حیات است و ازبرکت وجود نامتناهی پدر بهره میبرند-التماس دعا

درسهایی از اخلاق-مرحوم آیة اللّه مرعشی نجفی-بوسیدن پای پدر سبب سعادت دنیا و آخرت

بوسیدن پای پدر سبب سعادت دنیا و آخرت

مرحوم آیة اللّه مرعشی نجفی می گوید: زمانی که در نجف بودیم، روزی هنگام ظهر، مادرم به من گفت: برو پدرت را صدا بزن تا برای صرف نهار بیاید، من به طبقه بالا رفتم و دیدم پدر در حال مطالعه خوابش برده است. نمی دانستم چه کنم؟ از طرفی باید امر مادر را اطاعت می کردم و از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لبهایم را کف پای پدر گذاشتم و چندین بوسه بر آن زدم، تا این که بر اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و دید من هستم، وقتی این ادب و احترام را از من دید، گفت: شهاب الدین تو هستی؟ عرض کردم: بلی آقا، دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «پسرم خداوند عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت(علیه السلام) قرار دهد» و من هرچه دارم از برکت همان دعای پدرم است که در حق من نمود و به مرحله اجابت رسید.

درسهایی از اخلاق-علامه حسن زاده آملی-رابطه خوراک روح وجسم


رابطه خوراک روح وجسم

علامه حسن زاده در کتاب نامه ها و ملاقات ها ص 44 میفرمایند:
حبیبم ! حسنا! خردمند پرهیزگار از مرگ ترس ندارد، مرگ او را زیان نرساند، بلکه سود دهد، گویم که نمرد زنده تر شد!


حکیمان گفته اند که:
اگر نفس را مشغول نداری،او تورا به خود مشغول می کند،
 گفتند:
روح از پر خوردن جسم می شود و جسم از  کم خوردن روح می گردد.